حرف را باید زد، درد را باید گفت
رژیم، ما ایرانیان را بسیار بسیار بیشتر از توان و قدرتش ترسانده است. مردم در مترو در اتوبوس در تاکسی و حتا در جمعهای دوستانه خیلی محافظه کارانه اظهارنظر میکنند و دلیلش را هم «دیوار موش دارد و موش هم گوش دارد» میگذارند! صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، در یکی از شمارههای هفته نامه توقیف شده «شهروند امروز» از قول یک ساواکی دستگیر شده نقل میکند که هدف ساواک به خودسانسوری کشاندن ایرانیان بود چرا که ساواک هر اندازه هم که نیرو و توان میداشت باز هم نمیتوانست در مقابل سیل خروشان مردم خشمگین ایران ایستادگی کند باید با ترفندی مردم را از یکدیگر ترساند تا این قطرات تبدیل به سیل نشود و دودمان پهلوی را به باد ندهد. راهکار آنها شایع کردن این دروغ بود که ساواک در همه جا حضور دارد و همه کس مامور ساواک است. رژیم اسلامی ایران نیز با تکیه بر دستاوردهای گذشته ساواک از همان ابتدای زمامداری اش، در نطفه خفه کردن هر گونه صدای مخالف و منتقد را در دستور قرار داد و سهلترین و کم دردسرترین شیوه دستیابی به این مقصود، ترویج خودسانسوری در بین ایرانیان بود. خوشبختانه پس از روی کار آمدن خاتمی در سال 1376 و صد البته پس از رسوایی قتلهای زنجیره ای، این بیمناکی مرضی ایرانیان از نیروهای اطلاعاتی و امنیتی تا حد بسیار زیادی از بین رفت. کوتاه سخن آنکه اگر ما ایرانیان تنها درصدی از این بیپروایی طرح دیدگاهها در محیط مجازی اینترنت را به محیط واقعی نیز گسترش دهیم بی شک به سقوط این رژیم جنایتکار بیش از پیش شتاب بخشیده ایم.
بیان دیدگاه