شکار طعمه های سياسی در مشهد (ماجرای مفقود شدن زهرا افتخاری)

برگرفته از نشريه «پيام هامون»
تفکر خشونت و حذف فيزيکی مخالفان از سوی طراحان ، عاملان و حاميان اين سياست در طول ساليان مختلف قربانيان زيادی گرفته است هرچند به طور رسمی سعی می شود ماجرا به قتل 4 نفر (و اينک به طور تلويحی به شش نفر ) تقليل يابد . اما افکار عمومی و مطالبات مردمی به ابعاد وسيعتری مطرح کرده است. هفته نامه پيام هامون در مشهد طی چند شماره با خانواده برخی قربانيان مصاحبه هايی انجام داده است که گزارش زير عيناً از اين نشريه، جهت آگاهی همگان نقل می شود.
در پيگيری پرونده مفقودان سياسی در مشهد، متوجه يکی ديگر از اين مفقودان شديم که نامی از او برده نمي شود. خواهر يکی از مفقودان سياسی ، در جريان مراجعات متعددش به آگاهی، به طور اتفاقی در جريان پرونده مفقود شدن زهرا افتخاری قرار می گيرد و برايمان شرح می دهد :

… در مراجعاتمان به آگاهی ، افسر آگاهی که از سوابق برادرم مطلع شد، از ما خواست که به اطلاعات مراجعه کنيم چرا که شخص ديگری هم پيش از برادرم ، به نام خانم زهرا افتخاری با همين سوابق (سياسی) و به همين شکل مفقود شده است در همين مراجعات بود که تقريباَ از چگونگی ربوده شدن خانم افتخاری مطلع شديم . ايشان در يک شرکت خصوصی مشغول به کار بوده است. روز قبل از ربوده شدن ايشان، خانمی به شرکت مراجعه می کند و از يکی از کارمندان می خواهد که خانم افتخاری را به او نشان دهد ، اما بدون اينکه با خانم افتخاری صحبتی بکند از شرکت خارج می شود . روز بعد رئيس شرکت کليدهای شرکت را بدون هيچ توضيحی از خانم افتخاری می گيرد (انگار می دانست که او باز نمی گردد . همين مسئله باعث شد تا بعداً برادر زهرا افتخاری از رئيس شرکت شکايت کند). وقتی خانم افتخاری از شرکت خارج می شود ، به شهادت کسبه محل ، يک ماشين روبروی شرکت توقف کرده بود که شخصی از آن خارج می شود با خانم افتخاری صحبت می کند . حدود 5 دقيقه ، اول به آرامی و بعد به صورت مشاجره با هم گفتگو می کردند و در اين مدت اتومبيل مذکور به آرامی پشت سر ايشان حرکت می کرد. در هنگامی که صحبت ايشان به مشاجره تبديل شد ، اتومبيل در کنار آنها توقف می کند و خانم افتخاری را به داخل آن هل می دهند و به سرعت از محل دور می شوند و تلاش اهالی محل هم به نتيجه نمی رسد. اما اين اتفاق را به آگاهی در يک استشهاد ، شهادت می دهند. از طرفی يکی از کارمندان آن شرکت که همان روز به تهران پرواز داشته و از جريان ربوده شدن خانم افتخاری بی اطلاع بوده است ، هنگام پياده شدن از هواپيما در تهران متوجه می شود که خانم افتخاری از هواپيما پياده شده و در حالی که دو نفر در دو طرف ايشان حرکت می کردند ، به جای سوار شدن به اتوبوس مخصوص مسافران ، به يک اتومبيل شخصی سوار شده و از فرودگاه خارج می شوند. اين موضوع باعث تعجب فرد مزبور می شود ، چون ساعتی قبل خانم افتخاری را را در مشهد ديده بود و با اينکه قرار نبود ايشان به تهران برود ، او را در تهران می بيند. اما هنگامی که به مشهد باز می گردد و از ربوده شدن خانم افتخاری مطلع می شود ، اين موضوع را به آگاهی اطلاع می دهد.